پاسخ مسی به سوالات در توییتر

لیونل مسی ، ستاره آرژانتینی بارسلونا شب گذشته در حاشیه ی معرفی کفش های جدیدش از کمپانی آدیداس ؛ به طور شخصی در صفحه ی توییتر هواداران خود حاضر شد و به سوالات آنها پاسخ داد.
پرسش ها و پاسخ های هوادارن از لئو را میخوانیم :

سوال : قبل از زدن هر پنالتی چه چیزی به ذهنت میاد ؟
لئو : چیزهای زیادی ! اما بیشتر سعی میکنم آروم باشم تا بتونم گل بزنم. البته بسته به موقعیت ؛ آروم بودن گاهی خیلی سخت میشه. سعی میکنم فکرم رو از هرچیزی خالی کنم و فقط گل بزنم.

سوال : روزی چند ساعت تمرین میکنی ؟
لئو : این بستگی داره که چه روزیه ... قبل بازیه یا بعد بازی ... اما به طور میانگین 1ساعت و نیم تا 2 ساعت ...

سوال : نظرت درمورد هوادارانی که بدون توجه به برد و باخت تو و تیمت ؛ هوادارت هستن چیه ؟
لئو : بی اندازه خوشحالم و احساس قدرشناسی دارم. امیدوارم بتونم بیشتر از این خوشحالشون کنم.

سوال : احساست در مورد اینکه کاپیتان تیم ملی آرژانتین هستی چیه ؟
لئو : این یه افتخار عظیمه که کاپیتان تیمی مثل آرژانتین هستم. اما مسأله ی مهم تر موفقیت تیمه.

سوال : چه احساسی داری که قسمتی از تاریخ آدیداس هستی ؟
لئو : بسیار خوشحالم ! از وقتی بچه بودم آرزوی داشتن کفش های مورد علاقم رو داشتم. حالا داشتن کفش های شخصی برام منظره ی دیدنی ایه. خیلی از افراد جوان دوست دارن که این کفش ها رو داشته باشن. اینها واقعا زیبا هستن.

سوال : اگه تو یه ابر قهرمانی ؛ از چه نوعی از قهرمانان هستی ؟ قهرمان خودت کیه ؟
لئو : هاهاهاها ! حقیقت اینه که نمیدونم ...!

سوال : وقتی برا اولین بار در تیم آرژانتین مقابل بنگلادش بازی کردی چه حسی داشتی ؟ فضای اون بازی چه شکلی بود ؟
لئو : غیر قابل باور ! شمار زیادی طرفدار ... من هیچ وقت فکر نمیکردم اونها اینقدر خوب با ما برخورد کنن.

سوال : وقتی برای اولین بار بازی کردی چه شماره ای بر تن کردی ؟
لئو : من اولین بازی حرفه ایم دربارسا رو با پیرهن 30 انجام دادم.

سوال :اگه فوتبالیست نمیشدی ؛دوست داشتی چی کاره شی ؟
لئو : هیچ وقت نمیتونم درموردش فکر کنم چون همیشه دوست داشتم بازیکن فوتبال بشم.

سوال : اگه بخوای فقط یک گل از گلهات رو انتخاب کنی ... کدوم رو انتخاب میکنی ؟
لئو : همه ی گل هام برای تیم مهمن. اما گل هایی که در فینال لیگ قهرمانان زدم همیشه یکم ویژه تر بودن برام !

سوال : وقتی اولین گلت رو با پاس رونالدینهو به ثمر رسوندی چه چیزی به ذهنت خطور کرد ؟
لئو : بی اندازه لذت بردم. این برای من خیلی معنی داشت ... زحمت های خانوادم ؛ اولین جیزی بود که به ذهنم رسید.